قسمت اخر دخترها از بهشت می ایند
واز اون روز رامین وارتین دوستای خوبی شدن.چند هفته به طور عادی می گذشت تا اینکه یک روز سوگند بهم گفت امشب جشنه .گفت امشب مراسمی برگزار میشه واسم همه بچه هارو روی کاغذ می نویسن میندازن تو سطل
پر از اب وملکه یه کاغذ ور میداره اسم هرکی در اومد اون فرد باید ارزو کنه.ومن گفتم :ای کاش اسم من دربیاد.
سوگند :در میاد نترس
اریا اومد پیشمون وگفت :خب خانوم موشای محترم خوب گوش کنین من این انگشتر رو الان چن هفته است سعی کردم بسازمش دیشب کارش تموم شد.می خوام بدمش به تو رکسانا
من :من؟ چرا اخه؟
اریا خندید وگفت :برای عذر خواهی بابت روز اول
من : من نمی خوامش شما بخشیده شدین
اریا :خوب واقعا منو بخشیدین
رامین اومد وگفت :بخشیده اره
من :داداش
ارتینم اومد دست اریا رو گرفت وبرد دنبال خودش وگفت :بیا کارت دارم.
منو رامینم رفتیم حاظر شیم برای امشب.همه چی حاظر شد منم یه پیراهن بلند ابی پوشیدم با روسری ابی ورامینم یه کت شلوار ابی پوشیده بود.ارتین اریا یه پیرهن مشکی پوشیده بودن .با شلوار مشکی .
مراسم شروع شد وهمه شور وشوق داشتن .ملکه یه کاغذ دراورد و بلند گفت :اسم رکسانا دراومده.
من باورم نمی شد ورامینو ارتین واریا وسوگند خوشحال بودن ولی بقیه حسودی .ملگه گفت :ارزوت چیه ؟
من :ارزوم اینه منو وداداشم وارتین و اریا وسوگند به حالت عادی برگردیم خونمون
ملکه :هههههه نمیشه ارزوی دیگه بکن
ارتین :تو گفتی هر ارزویی پس شان خودتونو پاییین نیارین وحداقل بزارین رامین ورکسانا خانوم برگردن
ملکه :اه خیلی پرویی بیاریدشون
خرگوشا چند بطر اوردن وبه هممون یکی دادن .ما هم محتویاتشو خوردیم .ارتین انسان شد منم همین طور ولی روسریم پاره شدو موهام ریخت بیرون .سوگند هم انسان شد اریا هم همین طور .
رامین نگام کرد اومد کنارم کتشو در اورد گذاشتم روسرم تا موهامو بپوشونه .و بعد یهو همه جا تاریک شد چشمام یهو یه نور دید .اره من توی تیمارستان بودن وداداشمم کنارم .
داداشم با مسعولین صحبت کرد وسرشون داد زد وگفت که خواهرم سالمه اخرش پلیس اومد و اثبات شد من حالم خوبه ودیگه راجب اتوسا ودنیل حرفی نزدم.
داشتیم میرفتیم سمت خونه که کناردر تیمارستان ارتین واریا وسوگند رو دیدیم وهممون با دیدن هم جیغ کشیدم.
راستی یادتونه اسم رمان دختر ها از بهشت می ایند بود ببخشید اشتباه شده خخخ بچه ها از بهشت می ایند.
هیچ کس نمی دونه سر بقیه بچه ها چی اومده شاید ملکه به دنبال شما هم بیاد..............................................
[ بازدید : 512 ] [ امتیاز : 3 ] [ امتیاز شما : ]